امروز: پنج شنبه 04 تیر 26

دختر با ماندولین، پابلو پیکاسو، موزه هنر مدرن نیویورک

حجم‌گرایی یا کوبیسم (به فرانسوی: Cubisme) یکی از سبک‌های هنری است. کوبیسم در فاصله سال‌های 1907 تا 1908 به عنوان سبکی جدی در نقاشی و تا حد محدودتری در تندیس‌گری ظهور کرد، که از نقاط عطف هنر غرب به‌شمار می‌آید.

واژه «کوبیسم» از ریشه «Cube» به معنی «مکعب» اخذ شده‌است. این واژه را نخستین بار لویی وکسل منتقد هنری بکار برد. دوید هاکنی در کنفرانس دانشگاه هاروارد در 6 فوریه 1986 در این باره می‌گوید:

امروزه کلمه کوبیسم برای آنچه که براک و پیکاسو انجام دادند عبارت بسیار سیه روز و بد گزینش شده‌ای است. در واقع این را لویی وکسل، منتقد معروف، پایه گذاشت. او داشت اتفاقی را که افتاده بود درک می‌کرد و فکر می‌کرد کوبیسم یعنی مکعب‌ها و سطح‌ها. و این برچسبی بود که دیگر به آن زده شده بود. کوبیسم ماجرای مکعب‌ها نیست. این یک دید ساده انگارانه معمولی است که بشنویم کوبیسم از راه نوعی هندسه به تجرید می‌رسد.

امروزه کلمه کوبیسم برای آنچه که براک و پیکاسو انجام دادند عبارت بسیار سیه روز و بد گزینش شده‌ای است. در واقع این را لویی وکسل، منتقد معروف، پایه گذاشت. او داشت اتفاقی را که افتاده بود درک می‌کرد و فکر می‌کرد کوبیسم یعنی مکعب‌ها و سطح‌ها. و این برچسبی بود که دیگر به آن زده شده بود. کوبیسم ماجرای مکعب‌ها نیست. این یک دید ساده انگارانه معمولی است که بشنویم کوبیسم از راه نوعی هندسه به تجرید می‌رسد.

تاریخ دقیق اولین ردپای کوبیسم در هنر همیشه موضوع بحث و مناقشه میان مورخان هنر بوده‌است. برخی آغاز پیدایش آن را در تابلوی معروف «دوشیزگان آوینیون» (به فرانسوی: Les Demoiselles d"Avignon) متعلق به پیکاسو می‌دانند. این تابلو تصویر پنج زن در فاحشه‌خانه‌ای در خیابان آوینیون شهر بارسلونای اسپانیا است که با ترکیب اشکال دندانه دار، نقش‌های هموار و فرم‌هایی برگرفته از نقاب‌های آفریقایی نقاشی شده‌است. برخی دیگر، تأثیر آثار هنرمند فرانسوی، پل سزان را بر روی پیکاسو و ژرژ براک مهم‌ترین عامل شکل‌گیری این جنبش می‌دانند. سزان، پیش از مرگش در سال 1906 در تابلوهایش به‌طور فزاینده‌ای به تسهیل و هموار ساختن اشکال می‌پرداخت. به علاوه، او برای اولین بار شیوه‌ای را در نقاشی خلق کرد که مورخان هنر آن را passage (گذرگاه) نامیدند. در این شیوه گاهی قسمت‌هایی از تابلو بدون رنگ رها می‌شد، به عنوان مثال حد فاصل میان دو کوه خالی می‌ماند، به‌طوری‌که صخره و هوا در هم ادغام شوند و از هم عبور کنند. چنین نوآوری‌هایی از دو جهت برای هنرمندان سبک کوبیسم حائز اهمیت بودند. اولاً چنین شیوه‌ای قانون‌های تجارب فیزیکی را به چالش می‌طلبید و ثانیاً هنرمندان را تشویق می‌کرد تا دید خود را نسبت به نقاشی تغییر دهند و آن را به عنوان تمامیتی غیر وابسته (و حتی مخالف) با تجارب فیزیکی دنیای بیرون ببینند که دارای هویت و منطق درونی مستقلی است. به این ترتیب پیکاسو و براک تحت تأثیر شیوه سزان در نقاشی، آثاری را از مناظر طبیعی به شیوه وی آفریدند و در سال 1908 در نمایشگاهی در پاریس آن‌ها را در معرض دید عموم گذاردند. این نمایشگاه نیز مانند اولین نمایشگاه آثار امپرسیونیستی با اعتراضات گسترده منتقدین روبه رو شد و در بازدید از همین آثار بود که منتقد معروف لوئیس واکسل(Louis Vauxelles) در تمسخر این سبک نو، واژه کوبیسم را که از cubeبه معنای «مکعب» گرفته شده، به آن نسبت داد. 


 نوشته شده توسط هنر نقاشی در شنبه 97/1/18 و ساعت 9:0 صبح | نظرات دیگران()
<      1   2   3   4   5   >>   >
درباره خودم
آمار وبلاگ
بازدید امروز: 2
بازدید دیروز: 9
مجموع بازدیدها: 17106
فهرست موضوعی یادداشت ها
جستجو در صفحه